به به چه سرسبزه

 حسینیه امام سجاد (ع) ولآغوز

شما بگین از این سرسبز تر میشه؟

دم خدا گرم با این شاهکاراش

من که دیگه چیزی نمی تونم بگم شما چطور؟

اینم یه عکس کامل از کل خونه های روستا

امیدوارم از عکس ها خوشتون اومده باشه،اگر هم کیفیت عکس ها پایینه به بزرگواریه خودتون ببخشین،توان من همین قدره.

با سپاس از همتون

نظر یادتون نره

در نیابد حال پخته هیچ خام                      پس سخن کوتاه باید ، والسلام

به نام خدا

با درود به پیشگاه شما عزیزان

در نوشته قبلیم در باره ی نام روستای خودم توضیحاتی دادم و د ر آخر قول دادم تا درباره ی در یاچه «دریاوره» توضیحاتی داشته باشم و حالا میخواهم این کار را انجام دهم.

قدیمی تر ها می گویند :دریاوره،دریاچه تقریباً بزرگی بود که حدود سیصد هزار متر مربع بزرگی داشت که راه رسیدن به روستاهای دریاسر و شویلاشت از قسمت شمال غربی آن عبور می کرد و دارای چشم اندازهای بسیار زیبا و خاطره انگیزی بود که هنوز هم بین راه که از دل جنگلهای «راش»،«مرز» و «بلوط» منطقه می گذرد یادآور آن روزها می باشد.

 چون مردم در قسمت انتهایی سمت غربی دریاچه زندگی می کردندو جویبارها و آبروهای تأمین کنند ه آب دریاچه از کنار و گوشه روستا عبور می کرد،بارها و بارها ریزشهای ناگهانی و تند زمستانی زمینه تخریب خانه ها و مزارع مردم شد.از طرفی در چندین سال پیاپی در «دریاسر» زلزله به وقوع پیوست و در پی آن بیماری «وبا» شیوع پیدا کرد که منجر به فوت تعداد زیادی از اهالی شد.

به نام خدا 

درود بر شما

در نوشته قبلی گفته بودم که درباره ی نام روستای خودم توضیح می دهم و حالا در اینجا می خواهم این کار را انجام دهم.

نام روستای ما از دو قسمت «وَل» و «آغوز» تشکیل شده است،که در زبان مازنی یا همان تبری باستان به معنای «کج» و «گردو» است.تعجب نکنید،این نام در طول قرن ها با تغییر حرکت کلمه «وِل» به معنای «آزاد و رها» به وجود آمد.بدین صورت که...

به نام خدا

تصمیم گرفتم قبل از همه چیز یه توضیح مختصر در مورد ولآغوز بدم تا از این روستای سرسبز بیشتر بدونین.

ولآغوز یه روستای پنجاه-شصت خانوارست که تو هفتاد کیلو متری جنوب شهرستان ساری توجاده ی ساری-سمنان واقع شده.روستای سرسبزو خوبیه عین همه ی روستاهای مازندران،ازتون درخواست میکنم اگر راهتون خورد یه سر بزنین چیزیو از دست نمیدین.خلاصه آخرش این که این روستای ما جای باحالیه.

درباره ی اسم این روستا هم بعدا توضیح میدم فعلا همینقدر بسته.

به پایان آمد این دفتر                                حکایت همچنان باقی است

به نام خدا اول سلام من تازه کارم و تازه یه وبلاگ درست کردم تا با اون بتونم هم خدمو و هم روستای ولآغوز رو که روستای پدریمه به کاربران اینترنتی معرفی کنم.خدا کنه بتونم این کارو به درستیه انجام بدم . به امید خدا مطالب وبلاگ روز به روز بیشتر میشه تازه اول راهه تا گرم بشم طول میکشه. برا ی اولین بار کافیه و مطلبو با یه بیت شهر از یه شاعر که اسمشو نمیدونم تموم ممیکنم.

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب                           تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم